فصل ششم : در فضیلت دُر نجف وبلور و  انگشتر حدید صینى وسایر نگینها

بسند معتبر از مفضل بن .عمر منقولستکه گفت روزى بخدمت حضرت صادق علیه السلام رفتم و انگشتر فیروزه در دست داشتم فرمود که اى مفضل .فیروزه سیرگاه دیده هاى مردان و زنان مومنه است یا دور گرداننده دردهاست از دیده هاى ایشان و من دوست .میدارم براى هر مؤمن که پنج انگشتر در دست داشته باشد یاقوت و آن فاخرترین همه است و عقیق و .آن خالص تر است براى خدا وبراى ما اهل بیت و فیروزه و آن چشم را قوت میدهد و سینه .را گشایش مى دهد و قوت دل را زیاد میکند و چون پى کارى رود آنرا در دست کند پس .چون برگردد حاجتش برآوره شده است و حدید صینى و آن را دوست نمیدارم که همیشه در دست داشته باشد .ولیکن بد نمیدانم در دست کردن آن را در وقتی که به دیدن کسى رود که از او ترسد از .اهل شر براى آنکه شر او ساکن میشود و حدید صینى شیاطین را دور میکند و باین سبب دوست میدارم .که داشته باشم پنجم آن درّى که در نجف اشرف خدا ظاهر میسازد بدرستیکه هر که آن را دست کند .بهر نظر کردنى بآن خداوند عالمیان زیارتى یا حجى یا عمره در نامه عمل او بنویسد که ثوابش ثواب پیغمبران .و صالحان باشد و اگر خدا رحم نمیکرد بر شیعیان ما هر آینه هر نگین از آن بقیمت بسیار میرسد .ولیکن خدا ارزان کرده است براى ایشان که توانگر و فقیر ایشان توانند در دست کرد. ابوطاهر میگوید این .حدیث را بحضرت امام حسن عسکرى علیه السلام عرض کردم فرمود که این حدیث جدم بحضرت صادق علیه السلام است .گفتم شما هیچ چیز را بر عقیق سرخ اختیار نمیفرمائید فرمود بلى براى فضلیت بسیارى که در آن وارد شده .است بدرستى که پدرم خبرداد مرا که اول کسى که انگشتر عقیق در دست کرد حضرت آدم علیه السلام بود .دید که در عرش نوشته است اَنَا الْلّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنَا وَحْدى مُحَمَّدٌ صَفْوَنىْ مِنْ خَلْقى اَیَّدْ تُهُ بِاءَخیهِ .عَلِىٌ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ تا آخر نامهاى پنجگانه آل عبا، پس چون حضرت از آن درخت میوه خورد و .بزمین آمد متوسل شد بسوى خدا باین نامهاى مبارک و ببرکت این نامها خدا توبه اش را قبول کرد پس .حضرت آدم انگشترى از نقره ساخت و نگینش را از عقیق سرخ کرد واین نامهاى پنجگانه را برآن نقش کرد .و آن انگشتر رادر دست راست خود کرد پس ابن سنتى شد که پرهیز کاران از فرزندانش همه بسنت او .عمل کردند.