Telegram support Whatsapp support

قربانی دوستان ناباب شدم…

دزد قمارباز: قربانی دوستان ناباب شدم…

از همه کسانی که داستان زندگی مرا در ستون «امتداد تاریکی» می خوانند خواهش می کنم سرنوشت مرا برای دیگران بازگو کنند و بدانند که من قربانی دوستان نابابی شدم که هر روز به خاطر آن ها دعوا می کردم و چاقو می خوردم و حالا نیز شاکیان پرونده ام به خاطر رعب و وحشتی که در شهر ایجاد کرده بودم تقاضای اعدام مرا دارند و…

مرتضی جوان ۲۵ساله ای که یکی از اعضای اصلی باند مخوف «سیا نوری ها» است درحالی که ادعا می کرد از اعمال گذشته اش پشیمان شده، به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: پدرم اهل کشور افغانستان است او پس از مهاجرت به ایران با مادرم که زنی ایرانی است ازدواج کرد آن زمان ما در منطقه قاسم آباد مشهد سکونت داشتیم و پدرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود. من هم کودک خوشبختی بودم و مشغول تحصیل بودم، اما مدتی بعد پدرم همه ملک و املاکش را فروخت و برای پایه ریزی یک زندگی بهتر راهی اروپا شد. آن زمان من کلاس چهارم ابتدایی بودم که پدرم خانه ای در منطقه ای دیگر برایمان اجاره کرد و من به همراه مادر ، برادر و خواهرانم در آنجا به زندگی ادامه دادیم پدرم تا حدود یک سال بعد مبالغی را برای تامین مخارج زندگی برایمان می فرستاد و هفته ای یک بار نیز به منزل عمویم زنگ می زد و باما تلفنی صحبت می کرد اما پس از مدتی دیگر پولی برایمان نفرستاد و تماسی هم نگرفت تا این که مادرم مجبور شد در یک باغ تالار کار کند. من هم در کلاس دوم راهنمایی ترک تحصیل کردم و به کار بنایی مشغول شدم این زمانی بود که با چند جوان دزد و معتاد و خرده فروش مواد مخدر دوست شده بودم و همواره به خاطر آن ها دعوا می کردم بارها به خاطر همین رفیق بازی ها چاقو خوردم و به سرقت روی آوردم. ۷سال بعد پدرم بازگشت درحالی که همه چیزش را از دست داده بود و در این جا به کارگری مشغول شد در این زمان من به واسطه دوستانم به پاتوق های قمار کشیده شده بودم و همه سرمایه ام را بر سر قمار گذاشته بودم حتی خودرویی را که با آن کاسبی می کردم هم در قمار باختم اما هر بار با این امید که شاید با یک برد پولم بازگردد به قمار بازی ادامه می دادم تا چشم به هم زدم ۷۰میلیون بدهکار بودم از سوی دیگر هم با دختری در خیابان دوست شده بودم و باید برای او هزینه می کردم تا این که با پسر دایی ام تصمیم به سرقت طلای پیرزن ها گرفتیم، اما طلافروش طلاهای بریده شده را از ما نمی خرید دیگر نمی توانستیم به زورگیری ادامه بدهیم ولی پول طلاهای مسروقه ما را برای سرقت های دیگر وسوسه می کرد تا این که بعد از ۷۰ زورگیری توسط کارآگاهان اداره عملیات ویژه آگاهی دستگیر شدم و …

ماجرای واقعی با همکاری پلیس آگاهی خراسان رضوی

منبع:روزنامه خراسان

جواهرات نقره با تنوع بسیار بالا

گردنبند فیروزه نیشابوری

گردنبند فیروزه نیشابوری

اشتراک گذاری مطلب
۱ ستاره۲ستاره۳ ستاره۴ ستاره۵ ستاره (هنوز امتیازی ثبت نشده)
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − 2 =

محصولات مرتبط در فروشگاه