Telegram support Whatsapp support

انگشتر بخشیدن حضرت على (ع)

انگشتر بخشیدن حضرت على (ع)

شأن نزول آیه مبارکه (.انما ولیکم الله و رسوله و الذین یقیمون الصلاه و .یؤتون الزکوه و هم راکعون)(مائده:۵۵) .،

حسب تفسیر مفسرین شیعه و اکثر مفسرین و .محدثین از اهل سنت:

سید ابوالحمد مهدى بن .نزار حسنى قائنى از حاکم ابو القاسم حسکانى، و .او از ابوالحسن محمد بن قاسم فقیه

صیدلانى، .و او از ابو محمد عبدالله بن محمد شعرانى، .و او از ابو على احمد بن على بن رزین .بیاشانى، و او از مظفر بن

حسین انصارى.، و او از سدى بن على ورّاق، و .او از یحیى بن عبد الحمید حمانى، و او .از قیس بن ربیع، و او از اعمش، .و

او از عبایه بن ربعى روایت کرده که .روزى عبدالله بن عباس به کنار چاه زمزم نشسته بود.

به تعبیر «قال رسول الله» حدیث از .پیغمبر (ص) نقل مى کرد، در این .اثناء مردى که صورت خود را به عمامه اش پوشانیده.

بود وارد شد و نشست، و هر گاه .ابن عباس مى گفت: «قال رسول الله» .او نیز مى گفت: «قال رسول الله» .و حدیثى از آن

حضرت نقل مى کرد. .ابن عباس رو به وى کرد و گفت: تو .را به خدا سوگند مى دهم بگو کیستى؟

.وى چهره بگشود و گفت: اى مردم! هر .که مرا شناسد شناسد، و هر که نشناسد من .جندب بن جناده بدرى،

ابوذر غفارى هستم، .از رسول خدا (ص) به این دو گوشم .شنیدم  و اگر دروغ بگویم هر دو کر شوند، .و به این دو چشمم

دیدم و اگر دروغ .بگویم هر دو کور گردند، که مى فرمود:.

f002

«علىّ (ع) قائد البرره و قاتل .الکفره، منصور من نصره، مخذول من خذله» ..

روزى از روزها نماز ظهر را پشت سر .پیغمبر (ص) ادا نمودم، در آن حال .سائلى وارد مسجد شد و از مردم چیزى خواست،.

کسى چیزى به وى نداد، سائل دست به .آسمان براورد و گفت: خداوندا گواه باش که در .مسجد پیغمبرت از مسلمانان

طلب حاجت نمودم و کسى .چیزى به من نداد، على (ع) در .حال رکوع بود، انگشت کوچک خود را که انگشتر .در آن بود

بسوى سائل اشاره نمود، سائل .بیامد و انگشتر را بستد و برفت،

پیغمبر .(ص) که این صحنه را ناظر بود، .دست به آسمان برداشت و گفت:

خداوندا! .برادرم موسى (ع) از تو خواست که وى .را شرح صدر عطا کنى و کار رسالتش را بر .او آسان گردانى و لکنت از

زبانش بردارى و .هارون برادرش را دستیارش فرمائى، خواستهاش را مستجاب داشتى .و در پاسخش فرمودى :

(سنشدّ عضدک باخیک .و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکما)،

خداوندا .من ـ محمد ـ پیامبر برگزیده توأم، خداوندا مرا .(نیز) شرح صدر عطا فرما و کارم را .آسان گردان و یکى از خاندانم

ـ که آن .على باشد ـ به وزارت و پشتیبانى من منصوب دار .که پشتم را بدو استوار دارم. ابوذر گفت:.

بخدا سوگند هنوز آخرین کلمه دعاى پیغمبر (ص.) تمام نشده بود که جبرئیل از جانب ربّ العزّه .فرود آمد و گفت:

اى محمد بخوان. .پیغمبر فرمود: چه بخوانم؟ گفت: بخوان: .(انّما ولیّکم الله و رسوله و الذین آمنوا…)..

این حدیث را به همین سند ابواسحاق ثعلبى در .تفسیر خود نقل کرده.

ابوبکر رازى .در کتاب احکام القرآن ـ چنانکه مغربى از او روایت .نموده ـ و نیز، رمّانى و طبرى گفته اند.:

این در شأن على (ع) نازل .شد، موقعى که آن حضرت انگشتر خود را در .حال رکوع به سائل داد.

مجاهد و سدى .نیز همین قول را تأیید نموده اند :

ابو .جعفر (باقر) و ابوعبدالله (صادق) علیهما .السلام و همه علماء اهلبیت همین قول را قائلند… .(مجمع البیان)

مرحوم مفید در امالى و .سیوطى در درّ المنثور و طبرانى و ابو نعیم هر .یک به سند خود از ابو رافع روایت کنند که .گفت :

روزى به خانه پیغمبر (ص) .رفتم آن حضرت به خواب بود و احتمال دادم در .حال وحى است. به گوشه اتاق نگریستم،

.مارى را در آنجا خفته دیدم، بخود گفتم: .اگر مار را بکشم پیغمبر از خواب بیدار میشود

.لذا بین پیغمبر(ص) و مار بخفتم که .اگر آسیبى رخ دهد مرا باشد. لحظاتى گذشت و .حضرت بیدار شد

و این آیه همى خواند:.

(انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا .الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و هم راکعون).سپس فرمود :

سپاس خداوندى را که نعمتش را .بر على تمام کرد و گوارا باد لطفى که خدا .به وى نمود.

سیوطى و طبرانى و ابو .نعیم در دنباله حدیث چنین میگویند:

خطیب در .کتاب متفق و مفترق خویش آورده که ابن عباس میگفت .: على (ع) انگشتر خود را در حال .رکوع صدقه داد و چون

رسول الله انگشتر را .بدست سائل دید به وى فرمود : این را از .کجا بدست آوردى؟ وى گفت:

از آن .کس که در رکوع است. آنگاه این آیه فرود .آمد.

در مصباح آمده که واقعه بخشیدن انگشتر .در روز بیست و چهارم ذیحجه بوده.

از .ابوذر روایت شده که در نماز ظهر بوده و به .روایتى در نافله ظهر بوده. (بحار:۳۵./۱۸۵)

از عمر بن خطاب نقل شده .که گفت:

به خدا سوگند من چهل انگشتر .در رکوع تصدق کردم که چنین آیه اى درباره ام .نازل گردد ولى نشد.

حسّان بن ثابت بدین .مناسبت این اشعار بسرود:

على امیرالمؤمنین اخو الهدى .و اول من ادّى الزکوه بکفّه فلما اتاه سائل مدّ .کفه فدسّ الیه خاتما

و هو راکع فبشّر جبریل .النبى محمد ابذاک و جاء الوحى فى ذاک ضاحی و .افضل ذى نعل و من کان حافی

و اول .من صلى و من صام طاوی الیه و لم یبخل .و لم یک جافی و مازال اداها الى الخیر داعی .ابذاک

و جاء الوحى فى ذاک ضاحی ابذاک و .جاء الوحى فى ذاک ضاحی

(سفینه البحار).

اشتراک گذاری مطلب
۱ ستاره۲ستاره۳ ستاره۴ ستاره۵ ستاره (هنوز امتیازی ثبت نشده)
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست + پنج =

محصولات مرتبط در فروشگاه