مجید مجیدی در زمره نخستین کسان بود که بر وحیانی بودن همه رفتارها و گفتارهای محمد ص از بدو تولد تا پایان تاکید ورزید و به تندی بر او تاخت که سخن پیامبر نه محصول تجربه و مشاهده او که تنها کلام الهی را بازمی تابانده اما تاکید این اثر مجیدی:
چون توان در تو رسیدن؟ به دویدن؟ به پریدن؟
نورپایی که چنین با دگران فاصله داری
لیله القدرِ وصالِ تو چه فرخنده شبی بود
تا چه دیدی که چنین مستی و پر شور و شراری
شعله در خرمنِ تاریکیِ تاریخ، فکندی
چشمِ بیدارِ زمان بودی و خسبیده به غاری
از اشاراتِ تو روشن شده چشمانِ بشارت
طرفه فانوسی و آویخته بر طرفه مناری
به شفا خانه ی قانون تو افتاد نجاتم
کیمیایی است سعادت ز فتوحات تو جاری…
آری، دنیای همه ما یک روز تمام می شود و تنها مهربانی بر جای می ماند و بوی خوش دست های مهربانی…
دست های گرم مهربانی…