ابوهاشم داود بن قاسم جعفری
محدثی از اهالی بغداد و مردی متقی، صاحب زهد و ورع و عالمی برجسته در میان اصحاب بوده است. از ویژگیهای دیگر او، نزدیکی و خویشاوندی با آل ابی طالب (ع) میباشد؛ زیرا پدرش قاسم بن اسحاق، امیر یمن و مردی جلیلالقدر و مادرش ام حکیم، دختر قاسم بن محمد بن ابیبکر بود و قاسم بن اسحاق پسر خالهی امام صادق (ع) و برادرزاده ابوهاشم، محمد بن جعفر بن قاسم، همسر فاطمه دختر امام رضا (ع) است .
ابوهاشم نزد اصحاب، شخصی کاملاً مورد اطمینان و ثقه بوده و منزلتی والا داشته و نزد اهلبیت (ع) نیز از احترام و جایگاهی خاص برخوردار بوده و توانسته طی عمر پر برکت خویش، امام رضا (ع) تا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را درک و از همهی آنان کسب فیض و حدیث روایت کند.
ابوهاشم نزد اصحاب، شخصی کاملاً مورد اطمینان و ثقه بوده و منزلتی والا داشته و نزد اهلبیت (ع) نیز از احترام و جایگاهی خاص برخوردار بوده و توانسته طی عمر پر برکت خویش، امام رضا (ع) تا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را درک و از همهی آنان کسب فیض و حدیث روایت کند.
انگشتر نقره هدیه امام حسن عسکرى علیه السلام
از ایشان به این صورت نقل است که:
حضور امام حسن عسکرى علیه السلام رسیدم. تصمیم داشتم مقدارى نقره از حضرت بگیرم و از آن، به عنوان تبرک، انگشتر بسازم. در محضرش نشستم، ولى به طور کلى هدف اصلىام را فراموش کردم. وقتى برخاستم و خداحافظى کردم، حضرت انگشترش را به من داد و فرمود:
تو نقره مىخواستى، ما انگشتر به تو دادیم، نگین و مزد ساخت آن هم مال تو باشد؛ گوارایت باد اى ابوهاشم.
گفتم: مولاى من، گواهى مىدهم ولى خدا و امام من هستى، امامى که دیندارى من در اطاعت از او است.
امام فرمود: خدایت بیامرزد، ابوهاشم!
اصول کافی ، جلد ۱ ،صفحه ۵۱۲