کلید سرقت انگشتر برلیان 10میلیون تومانی در دستان زن جوانی بود که ادعا میکرد جنون
سرقت دارد.
ماجرای استخدام زن سارق در خانه پزشک
چندی قبل مرد پزشکی برای انجام کارهای خانه و کمک به همسر خود که به بیماری اماس مبتلا
شده بود تصمیم گرفت یک پرستار استخدام کند.
وی وقتی به یکی از شرکتهای خدماتی در مرکز پایتخت رفت, آن ها زن جوانی به نام ژاله را به او
معرفی کردند و مرد پزشک بعد از بستن قرارداد از زن جوان خواست تا هفتهای چند روز به خانه آن ها
در شمال تهران برود و از همسرش پرستاری کند.
بعد از گذشت مدتی پزشک میانسال متوجه گمشدن انگشتر طلای همسرش که نگین آن برلیان بود، شد.
فردای آن روز دوربین عکاسی گرانقیمت آنها نیز ناپدید شد و روز بعد گم شدن یکی دیگر از لوازم
گران بهای خانه، صاحبخانه را به این فکر فرو برد که سرقتها کار کسی جز پرستار جوان نیست.
دستگیر شدن زن سارق
او این زن را زیرنظر گرفت و یک روز وقتی متوجه شد که وی قصد سرقت دسته کلید خانه را دارد
مطمئن شد که سرقت انگشتر و دوربین هم از سوی وی صورت گرفته است.
به همین دلیل به شرکت خدماتی رفت و آنها را در جریان این سرقت قرار داد.
به این ترتیب ماجرا به مأموران کلانتری گزارش شد و مأموران با دستور سرهنگ و رئیس کلانتری
راهی شرکت مورد نظر شدند و در زمانی که زن جوان در آنجا حضور داشت وی را دستگیر کردند.
اقرار عجیب زن سارق
این زن جوان در ابتدا خود را بی گناه دانست و مدعی شد که هیچ اطلاعی از گم شدن و سرقت
انگشتر و دوربین عکاسی مرد پزشک ندارد اما در ادامه تحقیقات لب به بیان حقیقت گشود و
ادعای جالبی را مطرح کرد.
او گفت: من مبتلا به جنون سرقت هستم و به همین دلیل نتوانستم در برابر انگشتر برلیان و دیگر
لوازم با ارزش خانه خودم را کنترل کنم.
وی نیز ادامه داد: چند وقت پیش برای تأمین مخارج زندگیام تصمیم گرفتم یک کار مناسبی برای
خودم پیدا کنم برای همین در یک شرکت خدماتی مشغول بهکار شدم.
وقتی برای کار به خانه پزشک رفتم با دیدن انگشتر برلیان همسر وی که روی میز بود جنون سرقت به
سراغم آمد برای همین آن را برداشتم.
بعد از سرقت، انگشتر را به یک طلافروشی بردم وبه قیمت 600هزار تومان فروختم و اصلا تصور
نمیکردم 10میلیون تومان ارزش داشته باشد.
پول فروش طلا را نیز به حسابم ریختم و روز بعد درحالیکه تصور میکردم پزشک به من مشکوک
نشده به خانه آن ها رفتم و کارم را انجام دادم.
آن روز چشمم به دوربین عکاسی افتاد و آن را نیز برداشتم.
دوربین را هم به قیمت 200هزار تومان فروختم و به سرقت هایم ادامه دادم تا اینکه لو رفتم.
بعد از اعتراف سارق و انجام تحقیقات مشخص شد که وی سابقه دار است و پیش از این نیز به اتهام
سرقت در یک مهمانی خانوادگی دستگیر شده بود.
این زن برای تحقیقات بیشتر بازداشت و رسیدگی به پرونده او اغاز گشت.